ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
کاردرمانی عبارت است از استفاده موثر و هدفمند از کار و فعالیت برای درمان، ارتقاء سلامت، افزایش کارایی، استقلال و ایجاد حس ارزشمندی در افراد.
متخصص کاردرمانی با در نظر داشتن این سوال که فرد در انجام کارها و فعالیتهایش چه مشکلاتی دارد؛ در پی یافتن راههایی است که او بتواند با وجود مشکل به فعالیتها و امور روزمرهاش بپردازد.
یک کاردرمانگر با دقت عوامل فیزیکی، محیطی، روانی-اجتماعی، ذهنی و فرهنگی را تحلیل میکند تا بتواند موانع و مشکلات فرد را برای انجام فعالیتها و درگیری مثبت و واقعبینانه با محیط شناسایی کند.
اولین هدف یک کاردرمانگر قادر ساختن افراد، گروهها و جوامع برای شرکت در فعالیتهایی است که برای آنها موثر و با معنا است؛ و در آنها احساس رضایت و ارزشمندی بوجود میآورد.
بنابراین در کاردرمانی، کار نه فقط به عنوان یک وسیله، بلکه به عنوان یک درمان مطرح است. کلمه کار یک کلمه کلیدی در این رشته است و اغلب برای افراد خارج از این حرفه قابل درک نیست.
این کلمه در ارتباطات رایج امروزه، به کرات نزد عموم به مفهوم شغل به کار رفته است زیرا مردم اغلب معنای اصلی این واژه را نادیده گرفتهاند. از دیدگاه کاردرمانی، کار به تمامی فعالیتهای هدفمندی که ساعات بیداری ما را پر کند اطلاق میشود و اهداف مشترک متخصصان کاردرمانی ایجاد و حفظ سلامت، جلوگیری از ناتوانی و ارزیابی و رفتاردرمانی بیمارانی است که مشکلات جسمی یا عاطفی دارند تا رسیدن به بالاترین سطح استقلال عملکردی، به گونهای که بتوانند فعالیتهای روزمره زندگی را به صورت رضایتبخش انجام دهند.
کاردرمانی ابعاد گستردهای را در خود جای میدهد به همین دلیل زمینههای کاری آن بسیار گسترده است و از آنجا که انسان در بعدی بسیار وسیع و پیچیده آفریده شده و آمیزهای از جسم و روح است و ناتوانی هر بخشی از این بعد بر دیگری تأثیر میگذارد؛ کار این حرفه نیز به همان اندازه دارای ظرافت و پیچیدگی است؛ چرا که این حرفه نظر به کل انسان دارد.
نگاه کلگرا، یعنی این که اگر ما به اجزا تشکیلدهندهی یک کل توجه داشته باشیم اما به روابط، عملکردها و ارتباطات این اجزا بیتوجه باشیم، درکی که از کل مجموعه پیدا میکنیم درکی ناصحیح و غیرواقعی است.
در یک رویکرد انسانگرایانه به مردم به عنوان موجوداتی در حال رشد، پیشرفت، ساختن، آفرینش و خلاقیت، با توانایی به عهده گرفتن کل مسئولیت های فردیشان نگریسته میشود؛ و در حرفهی کاردرمانی نیز میبایست به ارتباطات بین ذهن – بدن و محیط توجه فراوانی شود.
مجموعهی باورها و اعتقاداتی که متخصصین کاردرمانی میبایست در خلال ارزیابیها و مداخلاتشان مد نظرقرار دهند،عبارت هستند از:
تمرکز بر فرد، فردی که دارای گذشته، حال و آینده است و در یک محیط اجتماعی و فیزیکی عملکرد دارد. باور داشتن به انگیزش و عوامل مستعدکنندهی درونی برای جستجو و رفتار در محیط. پذیرفتن طبیعت اجتماعی انسان و اهمیت تعاملات اجتماعی در شکلدهی آنچه قرار است به آن تبدیل شویم.
تعریف و بازشناسی مجدد اهمیت کاری که انجام میدهیم و تاثیر مستقیمش بر آنچه به آن تبدیل میشویم. در واقع اولویت قائل شدن بر عملکرد، تا ساختار. نگاه به مفهوم سلامتی به عنوان یک تجربهی انتزاعی از بهزیستی؛ در نتیجهی توانایی رسیدن به یک احساس هدفمندی و تعادل در زندگی. باور به مسئولیت و ظرفیت انسان در به دست آوردن سلامت خود از طریق آن چه انجام میدهد.
حیطههای کاریدر کاردرمانی بیماری و تأثیرات آن در تمام ابعاد زندگی فرد، مورد بررسی قرار میگیرد. هدف این رشته بالا بردن استقلال و افزایش سطح توانمندی بیمار برای انجام فعالیتهای روزمره و اجتماعی و مهارتهای زندگی است.
متخصصان کاردرمانی با تسلط کافی بر علوم مختلف فیزیولوژی، آناتومی و روانشناختی، یک برنامه جامع درمانی را به بیماران ارائه میدهند. به دلیل نقش ویژه کاردرمانی کاردرمانگران در حیطههای مختلفی امکان ارائه خدمات مییابند.
حیطهی جسمانی
رویکردهای درمانی در کاردرمانی از طریق فعالیت ارائه میشود و فعالیتهایی که برای کودکان استفاده میشود در قالب بازی، فعالیتهای مراقبت از خود و فعالیتهای مدرسهای ارائه میشود.
کودکانی که نیاز به خدمات کاردرمانی پیدا میکنند عمدتاً شامل: اختلالات رشدی، تأخیرهای حرکتی، اوتیسم، اختلالات رفتاری و هیجانی هستند.
بیماران بستری در بخش حاد بیمارستان: عموماً شامل ضربههای مغزی، ضایعات نخاعی، و از این قبیل است.
در این حیطه اهداف درمانی شامل: انجام به موقع فعالیتهای حرکتی، بهبود عملکرد، و جلوگیری از وخامت بیماری است. همچنین کاردرمانی بر شناسایی موانعی که باعث محدودیت در عملکرد، استقلال، مراقبت از خود، اداره منزل، مهارتهای کاری و اوقات فراغت است، تمرکز دارد.
توانبخشی بیماران بستری (مانند ضایعات نخاعی). افراد معلول نیز مانند همه مردم، حق برخورداری از یک زندگی هدفمند و سازنده را دارا هستند.
در مواردی برخی ضایعات بهبود مییابند. ولی اگر بهبودی ممکن نباشد، آموزش مهارتهای سازشی و حمایتهای محیطی که فرد را قادر به مشارکت کند، ضرورت پیدا میکند.
در این حوزه، کاردرمانگران دانش خود را هم برای درمان و هم برای تطابق بکار میگیرند.
مراکز توانبخشی: در این مراکز ارائه خدمات شامل توانبخشی افراد مبتلا به ضربههای مغزی، ضایعات نخاعی و ضایعات مغزی میشود.
توانبخشی در منزل: کاردرمانگرهایی که در این حوزه فعالیت میکنند عموماً با افراد سالمندی که ممکن است مبتلا به آلزایمر، سکته مغزی، افسردگی، ضعف عمومی، پارکینسون و نظایر اینها هستند، کار میکنند.
کلینیک بیماران سرپایی: این حیطه عموماً شامل افرادی میشود که دچار ضایعات اورتوپدیک، مثل ضایعات دست(که یک حوزه ویژه در کاردرمانی محسوب میشود)، ضایعات اورتوپدیک اندام فوقانی نظیر شکستگیهای بازو یا دست، پارگی یا قطع اندام، سوختگیها، ترمیمهای عصبی یا تاندونی، آرتریت روماتوئید، و آرتروزها، هستند.
حیطه ذهن و روان
افراد سالمند، بزرگسال، جوان و کودکانی که به نوعی به اختلالات ذهنی یا روانی مبتلا هستند، در این حیطه، برای ارزیابی و اقدامات درمانی قرار میگیرند. همچنین کاردرمانی در بستر جامعه با هدف ارتقاء سلامت و تغییر سبک زندگی برای افراد دارای معلولیت فعالیت میکنند. در مجموع باید گفت، کار درمانی همانقدر که ناتوانیهای جسمی را در نظر میگیرد به ناتوانیهای روحی نیز اهمیت میدهد.